آخه بابا پیرت بسوزه عاشقی تو که من و رسوا کردی مشت من و وا کردی تو این همه در به درآ چرا من و پیدا کردی دردمو صد تا کردی دل بیچاره که بیمار نبود پرنده ای بود و گرفتار نبود سایه بون رو سرش گوشه دیوار نبود تا پا گذاشتی تو دلم خونه خرابم کردی افسانه ای در گوش من خوندی و خوابم کردی نقش بر آبم کردی اومدی داغونم کنی بی سرو سامونم کنی میخونه آبادم کرد اومدی ویروونم کنی