پیرت بسوزه عاشقی

آخه بابا پیرت بسوزه عاشقی
تو که من و رسوا کردی
مشت من و وا کردی
تو این همه در به درآ
چرا من و پیدا کردی
دردمو صد تا کردی
دل بیچاره که بیمار نبود
پرنده ای بود و گرفتار نبود
سایه بون رو سرش گوشه دیوار نبود
تا پا گذاشتی تو دلم خونه خرابم کردی
افسانه ای در گوش من خوندی و خوابم کردی
نقش بر آبم کردی
اومدی داغونم کنی
بی سرو سامونم کنی
میخونه آبادم کرد
اومدی ویروونم کنی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد