کتیبه
بایک دل شکسته سرمشق ها نوشتم
این بغض ناتمام است یا خط سرنوشتم
آری تمام دنیا تصویر خستگی بود
تعبیراین کتیبه نقش شکستگی بود
آیینه پیش رو بود درسرزمین تردید
تصویر دور من بود،اما کسی نمی دید
غم درکمین و خنجرتا استخوان رسیده
سرمست با دل من، شب تا سحر دویده
فردا رسیده از در، دیروز مانده در ِگل
امروز ناتمام است ،صد غصه مانده بردل
انگار تا همیشه این غصه بی دوا ماند
غم درگلو گره خورد، با بغض بی صدا ماند